به نام خدا
وقتی قرار بر امتحانه ؛توی امتحان سختگیری اشکالی نداره ؛خصوصا برای کسی که همیشه میتونه جبران کنه و قدرتش رو داره همه ی خاطرات تلخ رو پاک کنه و به جاش شیرینی و ...جایگزین کنه .
مهم اینه که انسان باور کنه که امتحان میده و دنیایی که اینهمه علامت موقّتی بودن رو داره و خدای بزرگ و مهربون ۱۲۴۰۰۰ پیامبر از جنس بشر و میلیونها و ... نوع هشدار دیگه در مقابل انسان قرار داده تا همیشه بیدار نگهش داره و در مقابل کارهای شیطان عکس العمل های زیادی مقرر کرده تا فراموشش نشه و عبادتهایی چون نماز رو به دلائل مختلف واجب کرده که بشر رو دائم به یاد مرگ و حساب و کتاب میندازه ؛ جایی برای اعتراض و بهانه هایی چون اینکه فراموشم شد و امثال اینها رو میتونه داشته باشه ؟
جواب این سؤال معلومه مگه نه ؛ و شما آیا ممتحنی بهتر از خدا میشناسید .
خدای خودتون رو خوب بشناسید ،عاشقش میشید و وقتی عاشق شدید ....
دنیا مزرعه ی آخرته باید دید که چی کاشته میشه و این راه خوبی برای انتخاب اشخاصه و ملاک خوبی برای امتیاز دادن و فرق گذاشتن بین افراده و الّا همین بشر اعتراض میکرد که چرا مثلا حسین بن علی (ع) از ما بالاتر باشه و چرا و چرا ...
ولی الآن همه ی ما میدونیم که چرا اون حضرت بالاتره و همینطور نسبت به بقیّه بزرگان و اولیای الهی که امتحان خودشون رو خوب پس دادن.
حالا نوبت من و تو رسیده ؛ببین چیکار میکنی که فرصتت از دست نره .
خدا عاقبت همه ی ما رو ختم به خیر کنه .
به شخصی که در پست قبلی اشاره کردم کمک کنید و اگه دلتون میخواد آدرس بدم برید و باهاش صحبت کنید و هر جوری که دلتون میخواد باهاش کنار بیاید تا به لطف خدا امید به زندگی پیدا کنه و دلش آروم بشه .
هیچ عذری برای کسی که قدرت و امکان کمک رو داره باقی نمیگذارم ؛هر جور که بخواهید حاضرم که اطمینان شما رو جلب کنم ؛اگه آدرس میخواهید حاضرم که همکاری کنم تا شما خود به وی رسیدگی کنید ،اگر گزارش میخواهید که بعد از رسیدگی توسّط خودم بفرستم ،و یا هر نوع دیگری از اعتماد سازی که لازم بدونید میتونم در اختیارتون قرار بدم .
البتّه به طور خصوصی که با آبروی طرف مقابل بازی نشه .
ضمناً یه یخچال مستعمل هم در دسترس اینجانب هست که اگر کسی در شهر قم نیازمندی را که مستحق دریافت آن باشد میشناسد به اینجانب در بخش نظرات به صورت خصوصی و یا با ایمیل معرّفی کند ( با آدرس و مشخّصات برای تحقیق نمودن).
یه سایت خوب و هنرمندانه هم از یک طلبه دانشجو داشته باشید که جالبه
یا علی و خدانگه دار
به نام خدای بزرگ
سیّدی بزرگوار نتوانست ببیند که پیر زنی بیوه در گرمای شدید قم بدون خنک کننده با مشکلاتش سر کند .
خداوند امثال ایشان را زیاد کند که جامعه ی ماشینی و کم عاطفه ی امروز شدیداً به آنها نیازمند است تا گذران زندگی برای بعضیها امکان پذیر باشد.
سیّد حسین ساجد رو حانی بزرگواری که در دانمارک در رابطه با حوزه ی علمیّه فعّالیّت میکنید خداوند از شما راضی و خشنود باشد همیشه .
خوانندگان محترم وبلاگ ؛ با ایمیل زدن به ایشان لااقل از ایشان قدر دانی کنید .
خداوند از مشوّقین امر خیر هم که بک نوع ترویج معروف حساب میشود به گمانم که راضی تر است .
کسی که ندارد کمک کند ؛میتواند دیگران را ترغیب کند و یا با تکریم و احترام به خیّرین باعث افزایش آنها بشود و به او برساند که قدر دان زحماتت و ایثارت هستیم ، گرچه امثال ایشان نیازی به این کار ندارند ولی هر کس وظیفه ای دارد که بهتر است انجام دهد .
یاعلی و خدانگه دار شما
بسم الله الرّحمن الرّحیم
خلاصه و بی مقدّمه میگم که :
یه خانوم سیّده ی پیر و بیوه در منزلش کولر یا پنکه نداره و این در آب و هوای قم یعنی مریضی و بی حالی .
حاضرم که آدرس یا شماره تلفنش رو به شما بدم که برید و خودتون از نزدیک نظارت کرده و بهش برسید ، البتّه مشکلات دیگه ای هم داره که حالا بماند.
دیگه خود دانید ، اگه بتونید کمک کنید و نکنید ،باید با وجدانتون یه مدّت قهر کنید که نیاد سراغتون و اذیّتتون نکنه .
نمیدونم چقدر باید این چیزها رو گفت و شنید که :
ای کسی که پولهای کلانی رو خرج عروسی و بدرقه یا پیشواز حاجی یا ....
میکنید ، اگه به چند خانواده ی فقیر کمک کنید ، رضایت خداوند بزرگ و رسول خدا و اهل بیت طاهرینش و دعای نیازمندان بیمه ی خوبی برای دنیا و آخرت شما خواهد بود .
باور کنید وظیفه ی سنگینی دارید اگر مال و منال زیادی در دست شماست و مالک واقعی اونها کس دیگری است و در دست شما امانته ؛ پس با اون برای دنیا و آخرتتون ذخیره کنید نه برای دنیای تنها ؛ چون دنیا موقّت و آخرت دائمیه ؛ عقل سلیم حکم میکنه که دائمی رو از دست ندید (اگر ایمانی دارید ).
یاعلی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
وقتی که جامعه رو به سوی شکاف طبقاتی رفت و اقشار مستضعف و آسیب پذیر زیاد شدند و وضع بعضی از اونها به جایی رسید که درمونده شدند و با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کردند؛ و شکاف و فاصله ی بین طبقات جامعه زیاد شد ؛ جامعه آبستن موالید شومی میشه همچون :
ضعف ایمان و اعتقاد
سستی پیوندهای اجتماعی
اعتیاد و سردرگمی
قتل و غارت و آدم ربایی
سرقت و اختلاس
فساد و فحشاء
و ...
که این فرزندان نا خلف جامعه ی آنچنانه همانند دود مضرّی است که به چشم همه آسیب خواهد زد و کسی نمیتواند از عواقب تلخش در امان باشد .
یعنی اگر اقشار مرفّه و متوسّط جامعه از رنج و عذاب مستضعفین در جامعه بالفعل رنجی نبرند و در امان باشند ؛ از عواقب شوم آن نمیتوانند فرار کنند و گریبان همه را خواهد گرفت ، و بالقوّه آنها هم در رنجند.
میگید چطور ؛ خوب براتون مثال میزنم :
بچّه ای که شاهد بدبختی مادر و پدرش در جامعه هست و میبینه که دیگران با مشکلات اونها کاری ندارند و احیاناً از مخارج سنگین بعضی اشخاص یا سازمانها و غیره که در بعضی موارد هم ضروری نیست با خبر میشه و حس میکنه که خانواده و کس و کارش تنها هستند و گویا هیچ ککی دیگران رو نمیگزه ؛ به فکرهای بسیاری تن میده ، از جمله اینکه خوب اینها دم از خدا و آخرت و غیره میزنند ؛دم از کمک به دیگران و برادری دینی و غیره میزنند و این رفتارشون در مقابل یه خانواده ی نیازمنده .
حالا خدا کنه که مثلاً شاهد بد رفتاری صاحبخونه و طلبکار و غیره نباشه و کسی پدرش رو به خاطر بدهی کتک نزده باشه و آبروش رو نبرده باشه و ...
به نظر شما این چنین کودکی بزرگ بشه چه حسّی نسبت به جامعه ی مسلمین خواهد داشت و اصلاً اعتقاد و ایمان براش معنی خواهد داشت .
میگید دارم زیاده روی میکنم ، خوب باشه شما احتمال عقده ای شدن امثال این بچّه هارو میدید یا نه .
همین بچّه رو شما در سنین بالا تصوّر کنید ؛ چی دیده در زندگی ؛ اینکه پول و مال و منال ، حرف اوّل رو میزنه و بس ؛ و از طرفی هم که ایمانش تخریب و ضعیف شده ؛ و خدانکنه که یه پیشنهاد کار خلاف با پول کلان بهش بشه .
مثلاً اگه یه نامرد بهش بگه که :
این ساک رو بگیر و ببر فلان جا و فلان شهر تحویل فلانی بده و کاری نداشته باش که توش چیه ، این پول دستمزدته ؛ به شرط اینکه گیر نیفتی و اگه گیر افتادی نه من و نه تو ؛ شتر دیدی ندیدی ؛فهمیدی یا نه .
وسوسه ها (اونم اگه جای وسوسه مونده باشه )شروع میشه و بالاخره طرفی که یه زندگی تلخ و پر از درد داشته و روحش داغونه (اگه جسمش سالم مونده باشه ؛ چرا که این طور افراد معمولاً بیماریهای زیادی پیدا میکنن که بعضیهاش هم مزمنه و موندگار ) لقمه ی چربیه برای یه قاچاقچی و کلاهبردار و احتمالاً در مقابل این پیشنهاد تسلیم میشه با توجیهات زیادی چون :
نمیخوام مثل بابام بدبخت باشم و نون شبم رو نداشته باشم ؛ اگه گیر هم بیفتم میرم زندان ؛ یا دارم میزنن که در هر صورت بهتر از زندگی توی این شرایطه ؛ و یا باید خرج مریضی مادرم رو دربیارم ؛ باید پدر و مادرم رو خوشبخت کنم و...
در نتیجه یه مولود شوم جدید دیگه متولّد میشه به نام قاچاقچی موادّ مخدّر .
حالا دیدی همینطوری میشه که سارق ، معتاد ، فاسد ، قاتل ، آدم ربا ، جیب بر و کیف قاپ و غیره و غیره متولّد میشن و الّا از اوّلش که این بندگان خدا اینطوری به دنیا نیومدن ؛البتّه قبول دارم که اینها تنها راه به وجود اومدن این افراد نیست ولی از احتمالاتش که هست .
و معمولاً لطمه ای که این اشخاص خلافکار به جامعه میزنن مرز نمیشناشه و خیلی از اوقات گریبانگیر طبقات بالاتر میشه ، چرا که اونها مورد نفرت بیشتری قرار میگیرند و نوک پیکان انتقام احتمالی یک عقده ای و درد و رنج کشیده متوجّه اونهاست ، پس دودیه که به چشم همه خواهد رفت .
حالا بهتر نبود که این کودک شاهد لطف و مرحمت جامعه و دستگیری دیگران میبود تا خودش هم یه شخص جوانمرد بشه ، چرا که لذّت دستگیری از دردمند رو امثال این اشخاص بهتر میفهمند که از نزدیک تأثیر کمک رو دیده و خوشحالی خودش و خانواده ی خودش رو در مقابل همدردی دیگران چشیده .
حرف بسیاره و مطلب هم خیلی پیچیده و درهم و برهمه ولی اصل مطلب واضحه و اون اینکه اگه درد دیگران رو امروز دیدی و از کنارش گذشتی در دنیا و آخرت گیری ، همین و بس .
حالا بشنو که برات بگم
دیروز شنیدم :
یه پسر 13 ساله که پدرش معتاد بوده و متواری شده ؛ درس نمیخونه و داره قالی بافی میکنه ، وقتی بیشتر پرس وجو کردم متوجّه شدم که این بچّه به دلیل اینکه پدرش از بدو تولّد متواری شده و نبوده ، فاقد شناسنامه بوده و به همین دلیل نتونسته درس بخونه ، شرم آوره که اطرافیان براش کاری نکردند و این بچّه شناسنامه نداره و گویا اصلاً وجود نداره و به دنیا نیومده .
اگه کسی میدونه چطوری میشه بهش کمک کرد به اینجانب بگه شاید بتونم براش کاری کنم .
ممکنه این بچه همون حالی رو که گفتم پیدا کنه اگه با دل و جرأت باشه واگه مظلوم و بی دل و جرأت باشه ویا اندک ایمان و اعتقادش مانع خلافش بشه احتمال اینکه به دام اعتیاد بیفته و یا با شکستهایی که خواهد خورد گرفتار افسردگی مفرط بشه هست ، چرا که با مشکلات زیادی باید مواجه بشه که تصوّرش هم برای من سخته .
دیگه خسته شدم بابا .
گر در خانه کس است یک حرف بس است
خداوند عاقبت همه ی ما را ختم به خیر کند .
اگه مطلبم تند واغراق آمیزه ببخشید ولی احتمال که داره مگه نه .
یا علی و خدا نگه دار
بسم الله الرحمن الرحیم
مهم نیست که به چند نفر تونستم کمک کنم و از نگرانی های چند نفر کم کردم و برق شادی توی چشمون چند نفر نشوندم، بلکه مهم اینه که خداوند توفیق اینکار رو به این بنده ی سرتا پا تقصیرش داده و این نوید خوبیه .
یعنی برام ارزش داشته که بتونم کسی رو شاد کنم و غمش رو کم کنم ، از غصّه هاش بشنوم و باهاش همدردی کنم .
اگه یادتون باشه از یه خانومی یه زمان مطلب نوشتم که در عین جوونی (حدود 25 سال ) دندونهاش اکثراً توی دهنش دیده نمیشد و یه پیر زن 50 ساله نشون میداد ؛ باکمکی که دوستان خیّر کردند و بنده هم بهش گفتم که خرج دندونهات کن خودش و شوهرش دست به کار شدن و با دندونپزشک سرو کار پیدا کردند و با برنامه دارن به دندونهاشون میرسن .
تا اونجا که من متوجّه شدم گویا خانم باید همه ی دندونهاش رو بکشه (یعنی تا این حد وضع دندونهاش خراب بوده ) ولی مال همسرش نیاز به پرکردن و عصب کشی و اینها بیشتر داره .
فکر نکنید که اینها بی سواد هستند ؛نه ؛ ولی خیلی وضعیّت پیچیده ای دارن که گفتنش سخته ؛ آمیزه ای از عشق و سوختن و تحمّل و در عین حال نارضایتی و ...
شما فهمیدید که چی شد ، گفتم که خیلی پیچیده و عجیب غریبه و فقط میشه برای کسی بیانش کرد که به نوعی خودش گرفتار شده باشه ؛ البتّه من ازشون در باره ی اینها سؤال نکردم ولی اینطور فهمیدم .
اگه امکانش رو داشتی بانی شو که کارهای این بندگان نیازمند خدا در تعمیر دندونهاشون {(خصوصاً خانومه ) که خوب برای یه زن خیلی سخته اون وضعیّت رو توی سن 25 یا 27 داشته باشه }؛به بن بست نخوره و نیمه کاره نمونه .
خانومهایی که هزینه های تلفن همراهشون و خرید لباسهاشون و ...ماهیانه نزدیک یه میلیون میرسه خیلی مورد خطاب من هستند ها ، آخه درسته که شما اونطوری باشی و یه زن مسلمون و باسواد نتونه پیش شوهرش یه لبخند داشته باشه ، میپرسی برای چی نمیتونه لبخند داشته باشه .
براتون میگم : آخه دندون درستی توی دهنش نداره که بتونه لبخند بزنه ، لبخند با دهن بی دندون ویا با چند دندون خراب و سیاه شده به نظر شما زیباست .
اگه باور داشتیم که داریم امتحان میدیم رفتارمون طور دیگری بود ، مشکل همین جاست که بعضیهامون حتّی توی مرحله ی شک هم نیستیم ؛ چه برسه به یقین .
اینکه بگیم آدمیم و امّا این باشه وضعیّت درسته :
یکی ندونه با مال و منالی که داره (و معلوم نیست از راه درست به دست آورده باشه )چکار بکنه و یکی هم ندونه چطور عیب و ایراد زندگی فلاکت بارش رو پنهان کنه .
خانوم عطایی که مدیر مدرسه ای در یه منطقه از ساری هستند و برای کمک برنج و لباس مستعمل فرستادن که از همّت والای این شیر زن ایرانی خیلی به خودم که ایرانی هستم میبالم ولی از یه گروه که فقط بلدن به خودشون برسن و کاری به مشکلا ت دیگران ندارن دوست دارم که دور باشم ، دور دور .
تعطیلات خوبی داشته باشید .
دیگه حرفی ندارم و همه ی شما رو به خدای بزرگ میسپارم .
یاعلی
به نام خدای بزرک و مهربون
اگه خدا توفیق بده امروز دوباره به آدرس زیر میریم تا یه سری لباس و کیف و کفش مستعمل رو در اختیار بندگان خدایی قرار بدیم که قدرت خرید ندارند و حاضرند از امکانات کهنه استفاده کنند.
روبروی پل نیروگاه در سمت ساحلی بلوار شهید منتظری یه کوچه ی باریک هست که اگه داخل بشید با کوی ناصر یه تقاطع داره ، در همون تقاطع با پیکان جوانان قرمز رنگ با یه مقدار لباس و غیره پذیرای نیازمندان هستیم .
از ساعت 8 الی 11 صبح انشاء الله در اون مکان حضور داریم .
با این کار شاید بتونم به یه گروه از مردم بگم که بابا به هم رحم کنید ، مغازه دار ؛جنس رو میخری فلان قدر نفروش فلان قدر و منصفانه سود ببر ، کارمند ؛ برای وقت دیگران ارزش قائل شو و سعی کن کارشون رو راه بندازی ،مسئول فلان اداره و یا نهاد و یا هر جای دیگه ؛ به زیر دستانت به عنوان برده نگاه نکن و مراعاتشون کن ، راننده و غیره و غیره بیاید و به دنیا به چشم یه مسافر نگاه کنید که باید هوای همسفراشو داشته باشه تا راحت بتونن به مقصد برسن تا همه بتونن تحمّل کنند این راه رو .
پس نگاهت به دنیا نگاه اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله باشه
التماس دعا
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سالگرد رحلت ابر مرد قرن رو به همه ی عدالت خواهان و بندگان خدا تسلیت عرض میکنم و امید وارم که استقامت و پایداری این مرد بزرگ درس عبرتی برای همه ی ما گردد که در مقابل سختیها و نا گواریها کمر خم نکنیم و با توکّل به خدای بزرگ برای تحقّق آرمان انبیاء الهی که همان اجرای قسط و عدل در جامعه است کوتاهی نکنیم .
نام خمینی همچون نام اجداد طاهرینش علی رغم وجود بدخواهان و دشمنان فراوانی که داشتند همواره در بین مردم و اقشار مستضعف جامعه خواهد درخشید و نوری است که چون به نور الهی وابسته است همواره به نور افشانی ادامه خواهد داد .
قطره اگر به اقیانوس پیوست دیگر اقیانوسی میشود و از قطره بودن در میآید .
پس از عرض تسلیت میخواهم بگویم که :
قدری نیّت کنید تا گره از کار دیگران باز کنید ؛ خواهید دید که چطور راه بر شما آشکار میشه ؛ و از دستتون خیلی کارها برمیاد .
پس همین : توفیق بخواهید و نیّت کنید ؛ در این صورت میتونید خیلی راحت همدردی خودتون رو نشون بدید و با دیگران توی غمهاشون شریک بشید ؛ بعد هم چون احساس غم و درد دیگری به شما هم منتقل میشه ؛ تحریک میشید که مشکل رو که مشکل خودتون خواهید دانست حل کنید .
و این است معنی :
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
بندگان خدا خانم هایی که در محل برای گرفتن کمتر از پانصد تومان مهر نون میان معمولاً یه انتظاری هم از ما دارن و میگن که حاج آقا یه پول کرایه ماشین به ما بده و اگه دویست تومان ناقابل هم که بهشون میدیم قبول میکنن و میرن .
خوب همین هم کمکه دیگه ؛ ولی دلم میخواد که بتونم لااقل نفری پانصد تومان بهشون بدم ؛ یه بانی پیدا بشه که در حدود 30 نفر رو که برای گرفتن این پول میان بپذیره و به محل بیاد و خودش این کار خیر و کمک انسانی رو انجام بده .
جمع این مبلغ میشه پانزده هزار تومن که برای بعضیها اینها اصلاً پول حساب نمیشه ولی برای یه زن بی سرپرست که کمیته داره حمایتش میکنه و در آمدی نداره این یعنی پول بیش از سی نون لواش که در قم دونه ای پانزده تومانه .
دیگه حرفی ندارم و علی یارتون
بسم الله الرحمن الرحیم
از اونایی که نفس گرمی دارندو ارتباط معنوی با خالق زمین و زمان یعنی خدای بزرگ و زندگی بخش دارند ؛ اونهایی که با واسطه های فیض یعنی معصومین علیهم السّلام ارتباط دارند میخوام که نشانه ای از توجّه خدا رو به بندگانش در این دنیای ماشینی به نمایش بگذارند ؛ میگید چطوری ؛ الآن میگم :
خانومی محترم که مدیر یه مدرسه ی دخترانه در شمال کشوره ،برام از دختری 3 ساله که به خاطر سوختگی 25 درصدی که پیدا کرده گفته و از این جانب التماس دعا داشت ولی من بنده ای کوچک و بیمقدار درگاه حق هستم و به تنهایی خجالت میکشم که چیزی از درگاه خدا بخوام و روی این خواهش رو ندارم ،لذا به این فکر افتادم که از شما عزیزان کمک بگیرم و میدونم که بین شماها هستند کسانی که به اصطلاح سیمشون وصله و با عالم بالا ارتباط خوبی دارند ؛ بنابراین میخوام که برای سلامتی این دختر که طبق بیانات این خواهر گرامی در حال دست و پا زدن با مرگه دعا کنید و یه معجزه نشون دیگر بندگان خدا بدید که اگر خدای بزرگ صلاح دید و این درخواست ما بندگان رو پذیرفت این کودک معصوم نجات پیدا کنه و بتونه بدون مشکل و درد سر ادامه ی حیات بده ؛و این نجات از بیماری و عوارض بد سوختگی نشانه ای از بینهایت نشانه ی عنایت خداوند به بندگان کوچکش باشه .
خدایا به حق دختر 3 ساله ی اباعبد الله الحسین علیه السّلام در اون لحظه ای که سر غرق به خون پدر بزرگوارش رو در آغوش گرفته بود .
اون لحظه ای که دخت علی (همون بنده ای که خیلی دوسش داری ) حال وصف نشدنی و غیر قابل درک ما رو داشت .
لحظه ای که نمیدونم در بین عرشیان چه وضعی بود .
زمانی که چشمان پر از اشک دختر نور دیده ی زهرا به زخم های سر و صورت پدر بود .